انگشتره نقره فیروزه
21,000,000 ﷼
کنار ضریح، شانهاش هنوز از بغض میلرزید. هیچ نگفت. فقط آن انگشتر را بیرون آورد و کف دست گذاشت. مدتی به خطها خیره ماند. همانها که با طمأنینه و استوار بر عقیق حک شده بودند: «یا جوادُ الاُمّة»
صدایی در ذهنش پیچید، صدایی دور، مهربان و پدرانه:
«جواد یعنی کریم، ولی فرقش با باقیِ کریمها اینه که بیدرخواست هم میبخشه.»
دلش رفت تا همان شبهایی که مادر، بالای سرش برای شفای تنها پسرش، ذکر یا جواد را زمزمه میکرد، بیآنکه بداند این نام، روزی گرمترین نقطهی تپشهای قلبش میشود.
نور ضریح افتاده بود روی انگشتر. سنگ، انگار از خودش روشنتر شده بود، ایستاد. انگشتر را دوباره در انگشت انداخت.
کنار ضریح، شانهاش هنوز از بغض میلرزید. هیچ نگفت. فقط آن انگشتر را بیرون آورد و کف دست گذاشت. مدتی به خطها خیره ماند. همانها که با طمأنینه و استوار بر عقیق حک شده بودند: «یا جوادُ الاُمّة»
صدایی در ذهنش پیچید، صدایی دور، مهربان و پدرانه:
«جواد یعنی کریم، ولی فرقش با باقیِ کریمها اینه که بیدرخواست هم میبخشه.»
دلش رفت تا همان شبهایی که مادر، بالای سرش برای شفای تنها پسرش، ذکر یا جواد را زمزمه میکرد، بیآنکه بداند این نام، روزی گرمترین نقطهی تپشهای قلبش میشود.
نور ضریح افتاده بود روی انگشتر. سنگ، انگار از خودش روشنتر شده بود، ایستاد. انگشتر را دوباره در انگشت انداخت.
دلش آرامتر شد.
پشت سرش شلوغ بود، ولی درونش ساکت.
و صدا هنوز میآمد:
«جواد یعنی دری که همیشه بازه… حتی وقتی در زدن یادت میره»
حکاکی استاد حسین قربانی با توقیع «حق» بر روی عقیق یمنی منحصر به فرد و رکاب دستساز استاد نقیئی با نشان «وحید



نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.